کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخدع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مخدع
معنی
(مَ یا مِ یا مُ دَ) [ ع . ] (اِ.) صندوقخانه . ج . مخادع .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخدع
فرهنگ فارسی معین
(مَ یا مِ یا مُ دَ) [ ع . ] (اِ.) صندوقخانه . ج . مخادع .
-
مخدع
لغتنامه دهخدا
مخدع . [ م ِ دَ / م ُدَ ] (ع اِ) گنجینه و خانه ٔ خرد در خانه ٔ کلان . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
مخدع
لغتنامه دهخدا
مخدع . [ م ُ خ َ د دِ ] (ع ص ) فریب کننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). فریبنده ٔ مشهور و نامدار. (ناظم الاطباء). و رجوع به تخدیع شود.
-
مخدع
لغتنامه دهخدا
مخدع . [ م ُ خ َدْ دَ ] (ع ص ) آنکه بارها در حرب فریب خورده باشد و مجرب شده . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنکه بارها در جنگ فریب خورده و آزموده شده باشد. (ناظم الاطباء). و رجوع به مُخَدَّع شود.
-
مخدع
لغتنامه دهخدا
مخدع . [ م ُ دَ ] (ع اِ) جای نهان کردن . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
مخدع
لغتنامه دهخدا
مخدع . [ م ُ دِ ] (ع ص ) پنهان کننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). نهنده و نگاهدارنده . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
مخادع
فرهنگ فارسی معین
(مَ دِ) [ ع . ] (اِ.) ج . مِخْدع . صندوق - خانه ، گنجینه .
-
گنجینه
لغتنامه دهخدا
گنجینه . [ گ َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) منسوب به گنج . رجوع به گنج شود. || جای گنج . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). خِزینه . خِزانه . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ) (منتهی الارب ). سَهوة. قِیلّد. قَیطون . لُحَیزاء. مِخدَع . مَخزَن . مَفتَح . مِقلاد. (م...