کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخدره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مخدره
/moxaddare/
معنی
زن پردهنشین؛ زنی که در حجاب باشد.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بانو، پردهنشین، خاتون، خانم، مستور، مستوره، نهفتهرو
۲. تخدیرکننده
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخدره
واژگان مترادف و متضاد
۱. بانو، پردهنشین، خاتون، خانم، مستور، مستوره، نهفتهرو ۲. تخدیرکننده
-
مخدره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی: مخدَّرَة، جمع: مخدَّرات] [قدیمی، مجاز] moxaddare زن پردهنشین؛ زنی که در حجاب باشد.
-
مخدره
فرهنگ فارسی معین
(مُ خَ دَّ رَ یا رِ) [ ع . مخدرة ] (اِمف .) زن باحجاب و پرده نشین . ج . مخدرات .
-
مخدره
لغتنامه دهخدا
مخدره . [ م ُ خ َدْ دَ رَ ] (از ع ، ص ) زن باحجاب و پرده نشین و پاکدامن و باشرم و حیا. (ناظم الاطباء) : مخدره دست شاهزاده بگرفت و با او در حجره ٔ خلوت رفت . (سندبادنامه ص 69). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
واژههای مشابه
-
مخدرة
لغتنامه دهخدا
مخدرة. [ م ُ خ َدْ دَ رَ ] (ع ص ) زن پرده نشین . (منتهی الارب ) (از غیاث ) (از اقرب الموارد)(از آنندراج ). دخترک پرده نشین و بازداشته شده از خدمت و کار. (ناظم الاطباء). و رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
مخدرة
لغتنامه دهخدا
مخدرة. [ م ُ دَ رَ ] (ع ص ) زن پرده نشین . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). دخترک پرده نشین و بازداشته شده ٔ از خدمت و کار. (ناظم الاطباء). مُخَدَّرَة. (اقرب الموارد). و رجوع به مُخَدَّرَه شود.
-
مواد مخدره
دیکشنری فارسی به عربی
مازق
-
مربوط به مواد مخدره
دیکشنری فارسی به عربی
مخدر
-
ماری جوانا وسایرمواد مخدره
دیکشنری فارسی به عربی
وعاء
-
جستوجو در متن
-
hypes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هیپ ها، اعتیاد به مواد مخدره، معتاد به مواد مخدره، زیر جلدی
-
narcotic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواد مخدر، مواد مخدره، مخدر، مسکن، مربوط بهمواد مخدره، منوم
-
narcotics
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواد مخدر، مواد مخدره
-
مخدر
دیکشنری عربی به فارسی
مخدر , مسکن , مربوط به مواد مخدره