کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخدرات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مخدرات
/moxaddarāt/
معنی
زن پردهنشین.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
پردهنشینیان، مستوران، نسوان، بانوان، مخدرهها
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخدرات
واژگان مترادف و متضاد
پردهنشینیان، مستوران، نسوان، بانوان، مخدرهها
-
مخدرات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مخدَّرَة] [قدیمی، مجاز] moxaddarāt زن پردهنشین.
-
مخدرات
فرهنگ فارسی معین
(مُ خَ دَّ) [ ع . ] (اِمف .) جِ مخدره .
-
مخدرات
لغتنامه دهخدا
مخدرات . [ م ُ خ َدْ دِ ] (ع ص ، اِ) ادویه که بیخوابی و سستی اندام آرد. (غیاث ) (آنندراج ). چیزهائی که اعضای آدمی را بی حرکت و سست میکند. (ناظم الاطباء).
-
مخدرات
لغتنامه دهخدا
مخدرات . [م ُ خ َدْ دَ ] (ع ص ، اِ) زنان پرده نشین . مأخوذ از خدر بالکسر که به معنی پرده است . (غیاث ) (آنندراج ). خانم های باحجاب و پرده نشین و پاکدامن و با شرم و حیا. (ناظم الاطباء) : در عهد ایلک خان عقیله ای از مخدرات اولاد او از بهر امیر جلیل اب...
-
مخدرات
واژهنامه آزاد
زنان پرده نشین
-
جستوجو در متن
-
مخدره
فرهنگ فارسی معین
(مُ خَ دَّ رَ یا رِ) [ ع . مخدرة ] (اِمف .) زن باحجاب و پرده نشین . ج . مخدرات .
-
روح الاجنه
لغتنامه دهخدا
روح الاجنه . [ حُل ْ اَ ج ِن ْ ن َ ] (ع اِ مرکب ) در تداول قلندران ، قسمی بنگ و چرس سخت قوی ، و از «اجنه » بغلط ج ِ جن اراده شده است . نوعی از مخدرات که درویشان خورند و از بنگ و پاره ای مخدرات دیگر کنند، و اقسام بنگ جنون آرد. (یادداشت مؤلف ).
-
چلم
فرهنگ فارسی معین
(چَ لَ یا چِ لِ) (اِ.) = چلیم : 1 - سر قلیان گلی که تنباکو در آن گذاشته آتش بر آن نهند؛ حقة قلیان . 2 - (در افغانستان ) قلیان . 3 - نوعی از مخدرات از قبیل بنگ و چرس .
-
چلم
لغتنامه دهخدا
چلم . [ چ َ ل َ / چ ِ ل ِ ] (اِ) چیزی که تنباکو در آن گذاشته آتش بر آن نهند. (آنندراج ). مأخوذ از هندی ؛ به معنی سر غلیان گلی . (از ناظم الاطباء). مرادف چلیم و سر قلیان (مجموعه ٔ مترادفات ص 119). حقه ٔ قلیان :باقر، چلمی چو نافه ٔ آهو کوچون فاخته تا ...
-
عصمتیان
لغتنامه دهخدا
عصمتیان . [ ع ِ م َ ] (اِ مرکب ) ج ِ عصمتی ، منسوب به عصمت . کنایه از انبیا و اولیا و ملائکه و اهل عزلت و خلوت نشینان و مخدرات باشد. (برهان ) (آنندراج ) : عصمتیان در حرمش پردگی عصمت از او یافته پروردگی . نظامی .|| (اِخ ) کنایه از مریم ، مادر عیسی علی...
-
نشئة
لغتنامه دهخدا
نشئة. [ ن َ ءَ / ءِ ] (از ع ، اِ) نشاءة. || حالت کیف آمیخته به رخوتی که بر اثر استعمال تریاک و امثال آن در شخص استعمال کننده ٔ مخدّرات پیدا شود. رجوع به نشاءة و نشوة شود : هر کس به نشئه ای تاخت با نشئه کار خود ساخت منهم زدم به وافور پک بی شمارو بی مر...
-
درةالمعالی
لغتنامه دهخدا
درةالمعالی . [ دُرْ رَ تُل ْ م َ ] (اِخ ) (1295 - 1344 هَ. ق .) از نخستین مؤسسین مدرسه ٔ دخترانه در تهران . پدرش شمس المعالی مدرسه ٔ معرفت را تأسیس کرد و درةالمعالی مدرسه ٔ مخدرات اسلامی را 1284 هَ . ش . دایر نمود وی مادر شمس النهار مهدوی و شمس الض...
-
منفضح
لغتنامه دهخدا
منفضح . [ م ُف َ ض ِ ] (از ع ، ص ) از پرده برون افتاده . پرده دریده . رسوا. مفتضح : مخدرات ضمیر از تو منفضح گشتنداز آن ، بریده زبان و سیاه رخساری .کمال الدین اسماعیل (دیوان چ بحرالعلومی ص 342).