کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مختصی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مختصی
لغتنامه دهخدا
مختصی . [ م ُ ت َ ] (ع ص ) خصی کننده خود را. (آنندراج ) (از منتهی الارب ). اخته کننده و کسی که خود را خصی می کند. (ناظم الاطباء). و رجوع به اختصاء شود.
-
مختصی
لغتنامه دهخدا
مختصی .[ م ُ ت َص ْ صی ] (ص نسبی ) مخصوص و اختصاص داده شده بدون مشارکت غیری . (ناظم الاطباء). و رجوع به مختص شود.
-
جستوجو در متن
-
دولت خانه
لغتنامه دهخدا
دولت خانه . [ دَ ل َ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) خانه ٔ دولت و اقبال : ز دولت خانه ٔ این هفت فغفور سخن را تازه تر کردند منشور. نظامی .هر روز... دست اقبال در دولت خانه ٔ تازه بر وی می گشاد. (المضافات الی بدایعالازمان ص 2). || بارگاه و کوشک و خانه . (ناظم ا...
-
درگاه
لغتنامه دهخدا
درگاه . [ دَ ] (اِ مرکب ) (از: در + گاه ، پسوند مکان ) درگه . آن جای خانه که در است . مقابل پیشگاه . (یادداشت مرحوم دهخدا). آستانه ٔ در و جلو در و حضرت عتبه . (ناظم الاطباء). معرب آن درقاعة باشد. (از دزی ). در و باب . (ناظم الاطباء). جای در. مدخل . ج...