کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مختصم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مختصم
معنی
(مُ تَ ص ) [ ع . ] (اِفا.) با یکدیگر خصومت کننده .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مختصم
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ ص ) [ ع . ] (اِفا.) با یکدیگر خصومت کننده .
-
مختصم
لغتنامه دهخدا
مختصم . [ م ُ ت َ ص ِ ] (ع ص ) خصومت کننده . (غیاث ). با یگدیگر خصومت کننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مشغول به مخاصمه و مناقشه و نزاع کننده و مناقشه کننده . (ناظم الاطباء). و رجوع به اختصام شود.