کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مختر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مختر
لغتنامه دهخدا
مختر. [ م ُ خ َت ْ ت ِ ] (ع ص ) تباه کننده ٔ ذهن مثل شراب و مانند آن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). شراب مست کننده و تباه کننده ٔ خرد. (ناظم الاطباء). و رجوع به تختیر شود.
-
واژههای همآوا
-
مخطر
لغتنامه دهخدا
مخطر. [ م َ طَ ] (ع اِ) عهد. (منتهی الارب )(اقرب الموارد) (تاج العروس ) (ناظم الاطباء) (از محیط المحیط). یقال لاجعلها اﷲ آخر مخطر منه ؛ ای آخر عهد منه . (اقرب الموارد) (از تاج العروس ) (محیط المحیط).
-
مخطر
لغتنامه دهخدا
مخطر. [ م ُ طِ ] (ع ص ) کسی که خود را گرو گرداند برای حریف و برآید برای جنگ وی . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کسی که خود را در مقابل حریف آورد و مبارزت کند با وی . (ناظم الاطباء). || مال را به گرو در میان نهنده . (آنندراج ) (از اقر...