کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخبز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مخبز
معنی
دکان نانوايي يا شيريني پزي
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخبز
لغتنامه دهخدا
مخبز. [ م َ ب َ ] (ع اِ) جای نان پختن . (آنندراج ) (دهار). نان پزخانه . ج ، مخابز. (ناظم الاطباء).
-
مخبز
دیکشنری عربی به فارسی
دکان نانوايي يا شيريني پزي
-
جستوجو در متن
-
دکان نانوایی یا شیرینی پزی
دیکشنری فارسی به عربی
مخبز
-
تنورستان
لغتنامه دهخدا
تنورستان . [ ت َ رِ ] (اِ مرکب ) مخبز. (محمودبن عمر از یادداشت بخط مرحوم دهخدا). نانوایی . خبازی . (یادداشت ایضاً).رجوع به تنورخانه و تنور و دیگر ترکیبهای آن شود.
-
خبازی
لغتنامه دهخدا
خبازی . [ خ َب ْ با ] (حامص ) عمل خباز. عمل نانوا. نانوایی . نانبایی . || (اِ) دکان خباز، نانواخانه ، نانوایی ، تنورستان ، مِخبَز. || (ص نسبی ) منسوب بخباز. (انساب سمعانی ).