کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخالیف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخالیف
لغتنامه دهخدا
مخالیف . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مِخلاف . و منه مخالیف الیمن ؛ دیه های یمن . (از منتهی الارب ) (ازمهذب الاسماء) (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مذارع . مزالف . براغیل . روستاها. حومه ها. (یادداشت ایضاً).
-
جستوجو در متن
-
ذوخشب
لغتنامه دهخدا
ذوخشب . [ خ َ ش َ ] (اِخ ) یکی از مخالیف یمن است .
-
حکرة
لغتنامه دهخدا
حکرة. [ ح ُ رَ ] (اِخ ) روستایی است به طائف . یکی از مخالیف طائف . (معجم البلدان ).
-
نافع
لغتنامه دهخدا
نافع. [ ف ِ ] (اِخ ) روستائی است به یمن . (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). از مخالیف یمن است . (معجم البلدان ).
-
براغیل
لغتنامه دهخدا
براغیل . [ ب َ ] (ع اِ) ج ِ برغیل . (منتهی الارب ). مخالیف . روستا. حومه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به برغیل شود.
-
جرب
لغتنامه دهخدا
جرب . [ ] (اِخ ) گروهی که به دزدی و راهزنی تن درمیدادند و بنام مخالیف جرب دار نامیده میشدند (از دزی ).
-
دحناء
لغتنامه دهخدا
دحناء. [ دَ ] (اِخ ) دحنا. دجنی [ دُ / دِ نا ] زمینی است که خداوند آدم را از آن سرزمین آفریده است و آن از مخالیف طائف است . (معجم البلدان ). رجوع به دحنی شود.
-
عنه
لغتنامه دهخدا
عنه . [ ع ُن ْ ن َ ] (اِخ ) روستایی است به یمن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). از مخالیف یمن است ، و گویند قریه ای است دریمن . (از معجم البلدان ). || نام مردی است . (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء).
-
مخلاف
لغتنامه دهخدا
مخلاف . [ م ِ ] (ع ص ) مرد بسیار خلاف کننده ٔ وعده . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (اِ) روستا. ج ، مخالیف . و منه مخالیف الیمن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). ناحیه . یقال فی کل بلد مخلاف ؛ ای ناحیة. (ن...
-
حجر
لغتنامه دهخدا
حجر. [ ح ُ] (اِخ ) یاقوت بنقل از ابن الفقیه آرد:َ دیهی بیمن از مخالیف بدر است . و این بدر جز بدر معروف است که در آن غزوه ٔ بدر افتاد. ابوسعد گفت موضعی بیمن است . واحمدبن علی هذلی حجری که هبةاﷲبن عبدالوارث شیرازی او را یاد کرده بدانجا منسوب است . (معج...
-
حقل
لغتنامه دهخدا
حقل . [ ح َ ] (اِخ ) نام قریه ای است به اُجا. (منتهی الارب ). || قریه ای است نزدیک ایله بفاصله ٔ شانزده میل از ایله بر ساحل دریا. || وادی ای است پر گیاه سلیم را. || نام ساحل تیماء. (منتهی الارب ). || مخلاف الحقل نام یکی از مخالیف یمن است . (منتهی الا...
-
مزالف
لغتنامه دهخدا
مزالف . [ م َ ل ِ ] (ع اِ) ج ِ مزلف . || ج ِ مَزلفه . (ناظم الاطباء). هر ده که میان دشت و زمین کشت باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). هر ده میان راه که واقع میان دشت و زمین کشتزار باشد و یا میان جای آب دار و جای بی آب بود. (ناظم الاطباء). شهرها که از ی...
-
حضرموت
لغتنامه دهخدا
حضرموت .[ ح َ رَ م َ ] (اِخ ) یکی از مخالیف شرقی یمن و بزرگترین همه ٔ مخالیف آن است . صاحب حدود العالم گوید: ناحیتی است [ بعربستان ] خرم و آبادان و اندر وی شهرهاست و رسم ایشان چنان است که هر غریبی که بشهر ایشان اندرشود و بمزگت ایشان نماز کند هر روزی ...
-
ذمار
لغتنامه دهخدا
ذمار. [ ذَ / ذُ ] (اِخ ) نام قریه ای بدو منزلی صنعاء در یمن . و گویند ذمار نام صنعاء باشد. (نهایة). نام مخلافی از مخالیف یمن . (ابن الندیم ). نام بطنی از حمیر که در مخلاف ذمار سکونت دارند. اسم قریه ای است به یمن بدو منزلی صنعاء.و عده ای از علماء بدان...