کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخاطی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مخاطی
/moxāti/
معنی
مربوط به مخاط.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
mucous
-
جستوجوی دقیق
-
مخاطی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به مخاط) [عربی. فارسی] (زیستشناسی) moxāti مربوط به مخاط.
-
مخاطی
لغتنامه دهخدا
مخاطی . [ م ُ ] (ص نسبی ) منسوب به مخاط: غشاء مخاطی . || قسمی از بلغم که مشابه به آب بینی باشد. (غیاث ) (آنندراج ). رجوع به مخاط شود.
-
مخاطی
لغتنامه دهخدا
مخاطی . [ م ُ ] (ع ص ) خطاکننده . (غیاث ) (آنندراج ).
-
واژههای مشابه
-
غدد مخاطی
لغتنامه دهخدا
غدد مخاطی . [ غ ُ دَ دِ م ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) غده هائی هستند که در همه ٔ اغشیه ٔ مخاطی منتشرند و وظیفه ٔ آنها تر و نرم نگاه داشتن غشاء است . رجوع به مخاطی شود.
-
mucoid colony
پَرگَنۀ مخاطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] پَرگَنهای که به نظر میرسد سطح آن با مخاط پوشیده شده است
-
mucosal flap
بالۀ مخاطی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] بالهای از بافت مخاطی که از آن در ترمیم نارساییهای حفرۀ دهان استفاده میکنند
-
mucoperiosteal flap
بالۀ مخاطی ـ پیرااستخوانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] بالهای از بافت مخاطی اطراف استخوان
-
جستوجو در متن
-
mucosal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخاطی
-
mucopurulent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخاطی
-
mucoserous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخاطی
-
mucilaginous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخاطی
-
mucosas
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخاطی
-
mucosities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مخاطی