کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخاطره پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مخاطره
/moxātere/
معنی
۱. خطر.
۲. (اسم مصدر) [قدیمی] خود را به خطر انداختن.
۳. [قدیمی] خطرناک.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بحران، تهلکه، خطر، مخافت، مخمصه، مهلکه
۲. قمار
دیکشنری
adventure, close call, danger, jeopardy, peril, risk
-
جستوجوی دقیق
-
مخاطره
واژگان مترادف و متضاد
۱. بحران، تهلکه، خطر، مخافت، مخمصه، مهلکه ۲. قمار
-
مخاطره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مخاطَرَة] moxātere ۱. خطر.۲. (اسم مصدر) [قدیمی] خود را به خطر انداختن.۳. [قدیمی] خطرناک.
-
مخاطره
فرهنگ فارسی معین
(مُ طَ رَ یا رِ) [ ع . مخاطرة ] (مص ل .) خود را به خطر افکندن .
-
مخاطره
دیکشنری فارسی به عربی
خطر , مغامرة
-
واژههای مشابه
-
مخاطرة
لغتنامه دهخدا
مخاطرة. [ م ُ طَ رَ ] (ع مص ) در خطر اوگندن .(زوزنی ). در خطر افکندن . (تاج المصادر بیهقی ). خود را در خطر افکندن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). مخاطره . در بلا و در خطر افکندگی و مهلکه و معرض هلاکت و خطر و بیم و هول و ...
-
risk function
تابع مخاطره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] برای یک تابع تصمیم مشخص، امید ریاضی تابع زیان متناظر با مقادیر مختلف این تابع تصمیم
-
مخاطره طلب
دیکشنری فارسی به عربی
مغامر
-
مخاطره امیز
دیکشنری فارسی به عربی
خطر
-
پر مخاطره
دیکشنری فارسی به عربی
خطر
-
به مخاطره انداختن
دیکشنری فارسی به عربی
عرض للخطر
-
تجارت مخاطره امیز
دیکشنری فارسی به عربی
مغامرة
-
در معرض مخاطره گذاشتن
دیکشنری فارسی به عربی
مغامرة
-
اقدام بکار مخاطره امیز
دیکشنری فارسی به عربی
مغامرة
-
در معرض مخاطره قرار دادن
دیکشنری فارسی به عربی
خطر