کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخاضات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخاضات
لغتنامه دهخدا
مخاضات . [ م َ ] (ع اِ) (از «خ وض ») ج ِ مَخاضَة: فکل مخاضات الفرات معاثر.(از اقرب الموارد) : چون لشکر فیروز آن کثرت و شوکت ایشان دیدند خود را به حیل از آن مخاضات بیرون انداختند و شکسته و منهزم تا پیش فخرالدوله آمدند. (ترجمه ٔ تاریخ یمینی چ 1 طهران ص...
-
واژههای همآوا
-
مخازات
فرهنگ فارسی معین
(مُ) [ ع . مخازاة ] (مص م .) 1 - به ذلت افکندن . 2 - رسوا کردن .
-
مخازاة
لغتنامه دهخدا
مخازاة. [ م ُ ] (ع مص ) (از «خ زی ») با کسی نبرد کردن به خزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). با کسی نبرد کردن به خواری و رسوائی . (ناظم الاطباء). یقال خازانی فخزیته . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
مخاضعة
لغتنامه دهخدا
مخاضعة. [ م ُ ض َ ع َ ] (ع مص ) نرم کردن سخن را برای زن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
مخاضة
لغتنامه دهخدا
مخاضة. [ م َ ض َ ] (ع اِ) (از «خ وض ») آب که از وی پیاده و سواره تواند گذشت . ج ، مَخاض ، مَخاوِض ، مَخاضات . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). و رجوع به مخاض و مخاضات شود. || جای فرورفتن در آب . (از اقرب الموارد).
-
عباریم
لغتنامه دهخدا
عباریم . [ ] (اِخ ) (مخاضات ) سفر اعداد 27:12 و 33:47 سفر تثنیه 32:49 کتاب ارمیا 22:2 اسم سلسله کوههایی است که از شمال به جنوب شرقی اردن که سلسله قله های موآب شمالی است واقع است از جمله قله های این سلسله در سفر اعداد 21:1 عییی عباریم یعنی کومه ٔ عبار...