کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مخازی
/maxāzi/
معنی
رسواییها؛ خواریها.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخازی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مخزاة] [قدیمی] maxāzi رسواییها؛ خواریها.
-
مخازی
لغتنامه دهخدا
مخازی . [ م َ ] (ع اِ) رسوائیها و بی آبروئی ها و خواریها. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ) : پادشاه که از مقابح افعال کارداران و مخازی احوال ایشان رفاده ٔ تعامی بر دیده ٔ بصیرت خویش بندد... (مرزبان نامه ص 29).
-
جستوجو در متن
-
مناقب
لغتنامه دهخدا
مناقب . [ م َ ق ِ ] (ع اِ) ج ِ مَنقَبَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). اوصاف حمیده . (غیاث ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ِ منقبت . خصال نیک . سجایای پسندیده . مقابل مثالب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). صفات و هنرها که موجب ستودگی باش...