کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخادشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مخادشه
/moxādeše/
معنی
یکدیگر را خراشیدن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخادشه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مخادَشَة] [قدیمی] moxādeše یکدیگر را خراشیدن.
-
واژههای مشابه
-
مخادشة
لغتنامه دهخدا
مخادشة. [ م ُ دَ ش َ ] (ع مص ) یکدیگر را خراشیدن . (زوزنی ) (تاج المصادربیهقی ). خراشیدن یکدیگر به ناخن ها. (آنندراج ). همدیگر را خراشیدن . (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).