کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مخاتلت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مخاتلت
/moxātelat/
معنی
یکدیگر را فریب دادن؛ فریبکاری.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مخاتلت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مخاتَلَة] [قدیمی] moxātelat یکدیگر را فریب دادن؛ فریبکاری.
-
مخاتلت
فرهنگ فارسی معین
(مُ تَ لَ) [ ع . مخاتلة ] (مص م .) فریفتن ، یکدیگر را فریب دادن .
-
واژههای همآوا
-
مخاتلة
لغتنامه دهخدا
مخاتلة. [ م ُ ت َ ل َ ] (ع مص ) با کسی فریب آوردن . (زوزنی ). مخادعه . (تاج المصادر بیهقی ). فریفتن کسی را. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). فریفتن . (آنندراج ). فریفتن کسی را و خدعه کردن . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
فریفتن
واژگان مترادف و متضاد
فریبدادن، گولزدن، مخاتلت