کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محکم گرفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
محکم بستن
دیکشنری فارسی به عربی
شيال
-
محکم زدن
دیکشنری فارسی به عربی
ضربة
-
محکم کردن
واژهنامه آزاد
(واژۀ پیشنهادی کاربران) برجاییدن.
-
کار محکم کردن
لغتنامه دهخدا
کار محکم کردن . [ م ُ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) استوار کردن آن . محکم کاری کردن . ابرام . (ترجمان القرآن ) : گرفتم عقل محکم کرد کار خویش را صائب ره سیل قضا را سد اسکندر نمی بندد.صائب (از آنندراج ).
-
محکم کمانی کردن
لغتنامه دهخدا
محکم کمانی کردن . [ م ُ ک َ ک َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دلیری کردن . || کنایه از تشدد کردن . تغیر نمودن . سختگیری کردن : تو نیز اکنون مکن محکم کمانی بدل یاد آر مهر سالیانی .(ویس و رامین ).
-
محکم افتادن یا افکندن
دیکشنری فارسی به عربی
مجموعة
-
بوسیله کلون محکم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مزلاج
-
بامیخ پرچ محکم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مسمار
-
میخکوب کردن محکم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
وتد
-
استوار یا محکم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ثابت
-
بابست محکم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
شيال
-
صدای بلند یا محکم
دیکشنری فارسی به عربی
ضربة
-
سفت و محکم
دیکشنری فارسی به عربی
متصلب
-
قُرص و محکم
لهجه و گویش تهرانی
مُحکم
-
باگوه و گیره محکم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
مربط