کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محنت دیدگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
محنت کشیدگی
لغتنامه دهخدا
محنت کشیدگی . [ م ِ ن َ ک َ / ک ِ دَ / دِ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی محنت کشیده . سختی کشیدگی .
-
محنت کشیده
لغتنامه دهخدا
محنت کشیده . [ م ِ ن َ ک َ / ک ِ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) سختی کشیده . رنج دیده . تحمل درد و ناملایم و اندوه کرده : مرد محنت کشیده ای شب دوش چون تنومند شد به طاقت وهوش .نظامی .
-
محنت نصیب
لغتنامه دهخدا
محنت نصیب . [ م ِ ن َ ن َ ] (ص مرکب ) که محنت بهره ٔ اوست . که غم و سختی و درد و رنج بهره و بخش اوست . بدبخت .
-
محنت بار
دیکشنری فارسی به عربی
موذ
-
محنت زا
دیکشنری فارسی به عربی
مولم
-
سقف محنت زای
لغتنامه دهخدا
سقف محنت زای . [ س َ ف ِ م ِ ن َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سقف لاجورد که آسمان باشد. (آنندراج ) (برهان ).
-
محنت زده کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ضيق
-
زحمت و مِحنَت
فرهنگ گنجواژه
زحمت.
-
محنت و اندوه
فرهنگ گنجواژه
ناراحتی.
-
محنت و سرگردانی
فرهنگ گنجواژه
ناکامی.
-
محنت و شادی
فرهنگ گنجواژه
غم و شادی.