کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محمدحسن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محمدحسن
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohammad hasan) از نامهای مرکب ، ← محمد و حسن .
-
محمدحسن
لغتنامه دهخدا
محمدحسن . [ م ُ ح َم ْ م َ ح َ س َ ] (اِخ ) (شیخ ...) معروف به صاحب جواهر فرزند شیخ باقر اصفهانی ، ازفقهای بزرگ و از مراجع تقلید شیعیان است که در سال 1266 هَ . ق . در سن قریب به 70سالگی در نجف درگذشته است . او راست : جواهرالکلام فی شرح کتاب شرایعالاس...
-
محمدحسن
لغتنامه دهخدا
محمدحسن . [ م ُ ح َم ْ م َ ح َ س َ ] (اِخ ) حاج محمدحسن اصفهانی ، معروف به کمپانی ملقب به امین الضرب . رجوع به امین الضرب شود.
-
محمدحسن
لغتنامه دهخدا
محمدحسن . [ م ُ ح َم ْ م َح َ س َ ] (اِخ ) محمد حسن خان قاجار پدر آغامحمدخان مؤسس سلسله ٔ قاجاریه و پسر فتحعلی خان قاجار قوانلو، که در 1127 هَ . ق . متولد و در سال 1172 هَ . ق . در نزدیکی اشرف (بهشهر) بوسیله ٔ سبزعلی نام و دو نفر دیگر کشته شد. وی در...
-
محمدحسن
لغتنامه دهخدا
محمدحسن . [ م ُ ح َم ْم َ ح َ س َ ] (اِخ ) (حاج میرزا محمدحسن آشتیانی ) از علما و مجتهدین و اصولیین قرن چهاردهم هجری است . حاشیه ٔ بسیار مفصل و مبسوطی بر فرائد الاصول مشهور به مسائل تألیف شیخ مرتضی انصاری دارد که چاپ شده است . مرحوم علامه ٔ قزوینی م...
-
واژههای مشابه
-
ینگجه محمدحسن
لغتنامه دهخدا
ینگجه محمدحسن . [ ی ِ گ ِ ج َ م ُ ح َم ْ م َ ح َ س َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دیجویجین بخش مرکزی شهرستان اردبیل ، واقع در 14هزارگزی شمال اردبیل ، با 228 تن سکنه . آب آن از چشمه و قنات و راه آن مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).
-
محمدحسن میرزا
لغتنامه دهخدا
محمدحسن میرزا. [ م ُ ح َم ْ م َ ح َ س َ ] (اِخ ) پسر محمدعلی شاه و برادر احمدشاه قاجار و ولیعهد اوست پس از خلعاحمدشاه به اروپا تبعید شد و چند سال بعد درگذشت .
-
محمدحسن خان
لغتنامه دهخدا
محمدحسن خان . [ م ُ ح َم ْ م َ ح َ س َ ] (اِخ ) صنیعالدوله - اعتمادالسلطنة. رجوع به اعتمادالسلطنه در این لغت نامه و رجال بامداد ج 3 ص 33 شود.
-
کلاته محمدحسن بیگ
لغتنامه دهخدا
کلاته محمدحسن بیگ . [ک َت ِ م ُ ح َم ْ م َ ح َ س َ ب َ ] (اِخ ) دهی از دهستان چناران است که در بخش حومه ٔ شهرستان مشهد واقع است و 105 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
حسین آباد محمدحسن
لغتنامه دهخدا
حسین آباد محمدحسن . [ ح ُ س ِ دِ م ُ ح َم ْ م َ ح َ س َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان حومه ٔ بخش مرکزی شهرستان آباده . واقع در 12هزارگزی شمال آباده و یک هزارگزی شوسه ٔ آباده به اصفهان . دارای 12 تن سکنه میباشد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7).
-
پل محمدحسن خان
لغتنامه دهخدا
پل محمدحسن خان . [ پ ُ ل ِ م ُ ح َم ْ م َ ح َ س َ ] (اِخ ) نام پلی است که محمدحسن خان قاجار در بارفروش بر روی بابل در موضع اتصال آن با آب هرون که از سوی مغرب می آید ساخته است . (سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 44).
-
جستوجو در متن
-
عاملی
لغتنامه دهخدا
عاملی . [ م ِ ] (اِخ ) محمدحسن . رجوع به حر عاملی شود.
-
امین الضرب
لغتنامه دهخدا
امین الضرب . [ اَ نُض ْ ض َ ] (اِخ ) حسین ... دوم (1288 - 1351 هَ .ق .). پسر حاج محمدحسن اصفهانی . از بازرگانان معتبر و از رجال اقتصادی ایران در دوره ٔ اخیر بود. رجوع به حسین امین الضرب دوم و امین الضرب حاج محمدحسن در همین لغت نامه شود.