کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محمدجمال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محمدجمال
فرهنگ نامها
(تلفظ: mohammad jamāl) از نامهای مرکب ، ← محمد و جمال .
-
جستوجو در متن
-
تلاش
لغتنامه دهخدا
تلاش . [ ] (اِخ ) حافظ محمدجمال دهلوی از شعرای پارسی زبان هند است و به عزلت و انزوا تمایل داشت و در سال 1127 هَ . ق . درگذشت و این بیت از اوست :به روز عید هرشاه و گدا گم می کند خود راتو رفتی بر سمند ناز و من از خویشتن رفتم .(از قاموس الاعلام ترکی ).
-
عیسی دم
لغتنامه دهخدا
عیسی دم . [ سا دَ ] (ص مرکب ) دارای دمی چون دم عیسی . مسیح دم . مسیحادم . عیسی نفس . مسیحانفس . جان بخش . زنده کننده ٔ مردگان : پس از این نام تو بر خاطر دهرصدر عیسی دم و یوسف نظر است . خاقانی .می عطسه ٔ آدم شده یعنی که عیسی دم شده داروی جان جم شده در...