کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محمحة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محمحة
لغتنامه دهخدا
محمحة. [ م َ م َ ح َ ] (ع مص ) خالص کردن دوستی را با کسی . (از منتهی الارب ماده ٔ م ح ح ) (از ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
مهمهة
لغتنامه دهخدا
مهمهة. [ م َهَْ م َ هََ ] (ع مص ) مه مه گفتن کسی را یعنی که بازایست . (منتهی الارب ). زجر کردن . (تاج المصادربیهقی ). || بازداشتن کسی را از سفر. || بازایستادن و برگردیدن . (از منتهی الارب ).