کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محفوظ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
محفوظ
/mahfuz/
معنی
۱. حفظشده؛ نگهداریشده.
۲. آنچه در خاطر حفظشده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
حفظ، درامان، محافظتشده، محروس، مصون
برابر فارسی
نگاهداشته
دیکشنری
guarded
-
جستوجوی دقیق
-
محفوظ
واژگان مترادف و متضاد
حفظ، درامان، محافظتشده، محروس، مصون
-
محفوظ
فرهنگ واژههای سره
نگاهداشته
-
محفوظ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] mahfuz ۱. حفظشده؛ نگهداریشده.۲. آنچه در خاطر حفظشده.
-
محفوظ
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) 1 - نگاهداری شده ، حراست شده . 2 - از بر شده .
-
محفوظ
لغتنامه دهخدا
محفوظ. [ م َ ] (ع ص ) نگاهداشته و حراست شده . حفظشده . محروس . مصون . (ناظم الاطباء). نگهداشته . (یادداشت مرحوم دهخدا) : به عنایت حق ملحوظ است و به حلال از حرام محفوظ. (گلستان ).- محفوظ بودن ؛ مصون بودن .محروس بودن .- محفوظ داشتن ؛ نگهبانی کردن . ح...
-
واژههای مشابه
-
مَّحْفُوظٍ
فرهنگ واژگان قرآن
حفظ شده (حفظ:ضبط کردن صورت آن چيزي است که براي ما معلوم شده است ، بطوري که هيچ دگرگوني و تغييري در آن پيدا نشود)
-
محفوظ داشتن
واژگان مترادف و متضاد
حفظ کردن، محافظت کردن، نگهداری کردن، حراست کردن، نگهبانی کردن، نگه داشتن
-
portable number
شمارۀ محفوظ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] شمارهتلفنی که در طرح شمارهگذاری ملی برای مشترکان تعیین میشود و به بهرهبردار خاصی تعلق ندارد؛ یعنی مشترکان میتوانند بهرهبردار خود را عوض کنند بیآنکه شمارهتلفنشان عوض شود
-
حسین محفوظ
لغتنامه دهخدا
حسین محفوظ. [ ح ُ س َ ن ِ م َ ] (اِخ ) ابن علی آل محفوظ وشاحی اسدی عاملی هرملی کاظمی فقیه بوده و در 1262 هَ . ق . / 1846 م . درگذشته است . (اعیان الشیعه ج 27 ص 61) (معجم المؤلفین ) (ذریعه ).
-
علی محفوظ
لغتنامه دهخدا
علی محفوظ. [ ع َ م َ ] (اِخ ) ابن حسین بن علی آل محفوظ وشاحی اسدی کاظمی . وی ادیب و شاعر و فقیه بود و در سال 1274 هَ . ق . درگذشت . او را مجموعه ای است ادبی در نامه نگاری (نظم و نثر) که بین او و همسرش رد و بدل شده است . (از معجم المؤلفین ).
-
علی محفوظ
لغتنامه دهخدا
علی محفوظ. [ ع َم َ ] (اِخ ) از دانشگاه ازهر فارغ التحصیل شد و در دانشکده ٔ اصول الدین در دانشگاه ازهر به سمت استادی وعظو ارشاد منصوب گشت و از واعظان و راهنمایان دینی بشمار میرفت و در سال 1361 هَ . ق . درگذشت . او راست : 1- الابداع فی مضار الابتداع ....
-
لوح محفوظ
لغتنامه دهخدا
لوح محفوظ. [ ل َ ح ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قال اﷲ تعالی : فی لوح محفوظ، قیل هو لوح ما فی السماء و مکتوب مافیه و قیل انه من نور و قیل هو ام الکتاب و قیل هو فی حفظ اﷲ کانه فی لوح . (منتهی الارب ). ام القرآن . ام الکتاب . کتاب حفیظ. (ترجمان القر...
-
محفوظ کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انتش , منيع
-
محفوظ داشتن تامین کردن
دیکشنری فارسی به عربی
امن (فعل ماض)