کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محزان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محزان
لغتنامه دهخدا
محزان . [ م ِ ] (ع ص ) اندوهناک . (منتهی الارب ). محزون . حزین . حزنان . حَزِن . حَزُن [ ح َ زُ ] .
-
جستوجو در متن
-
اندوهناک
لغتنامه دهخدا
اندوهناک . [ اَ ] (ص مرکب ) اندوهگین . غمناک . محزون .(از ناظم الاطباء). حزین . محزون . حزنان . محزان . (یادداشت مؤلف ). لهفان . (دهار). منجود. وکاب . (از منتهی الارب ). غمنده . مشجو. سدمان . (یادداشت مؤلف ) : اندوهناک بر کناره ٔ آب نشست . (کلیله و...
-
اندوهگن
لغتنامه دهخدا
اندوهگن . [ اَ گ ِ ] (ص مرکب ) مخفف اندوهگین . مغموم . با اندوه . غمی . محزون . حزین . حزمان . محزان . دژم . پژمان . مهموم . اسیف . (یادداشت مؤلف ) : سال امسالین نوروز طربناکتر است پار و پیرار همی دیدم اندوهگنا. منوچهری .چو کسی باشد اگر پسرش بمیرد و...
-
حزین
لغتنامه دهخدا
حزین . [ ح َ ] (ع ص ) محزون . مهموم . غمناک . اندوهناک . اندوهگین . (دهار) (منتهی الارب ). غمگن . غمگین . غمین . اندوهگن . غمنده . مغموم . افسرده : مِحزان ، حزنان ؛ که خاطری حزین دارد. ضد مسرور. (معجم البلدان ). ج ، حِزان . حُزناء : چون یعقوب را دید ...