کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محروثة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محروثة
لغتنامه دهخدا
محروثة. [ م َ ث َ ] (ع ص ) مؤنث محروث . ارض محروثة؛ زمین مزروع . || اِراطریاس . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
واژههای مشابه
-
ارض محروثة
دیکشنری عربی به فارسی
زرد کمرنگ , غيره مزروع (زمين) , ايش , زمين شخم شده و نکاشته , باير گذاشته , ايش کردن شخم کردن
-
واژههای همآوا
-
محروسة
لغتنامه دهخدا
محروسة. [ م َ س َ ] (ع ص ) مؤنث محروس . نگه داشته شده . نگهبانی کرده شده . || کنایه از ملک پادشاهی است . (غیاث ) (آنندراج ).- ممالک محروسه ؛ کنایه از ملک خود است چرا که اکثر آدمی چیز خود را حراست میکند. (غیاث ). ممالکی که در تصرف پادشاه مخصوص باشند...
-
محروصة
لغتنامه دهخدا
محروصة.[ م َ ص َ ] (ع ص ) مؤنث محروص . رجوع به محروص شود.
-
جستوجو در متن
-
زرد کمرنگ
دیکشنری فارسی به عربی
ارض محروثة
-
غیره مزروع (زمین)
دیکشنری فارسی به عربی
ارض محروثة
-
ایش
دیکشنری فارسی به عربی
ارض محروثة
-
زمین شخم شده و نکاشته
دیکشنری فارسی به عربی
ارض محروثة
-
بایر گذاشته
دیکشنری فارسی به عربی
ارض محروثة
-
ایش کردن شخم کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ارض محروثة