کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محذوق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محذوق
لغتنامه دهخدا
محذوق . [ م َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از حِذق و حِذاقَه . بریده شده یا کشیده شده برای بریدن . حذیق . رجوع به حَذق شود.
-
واژههای همآوا
-
محزوق
لغتنامه دهخدا
محزوق . [ م َ ] (ع ص ) ابریق محزوق العنق ؛ آبدستان تنگ گلوگاه تنگ گردن . (از منتهی الارب ) (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
جستوجو در متن
-
حذیق
لغتنامه دهخدا
حذیق . [ ح َ ] (ع ص ) نعت است از حذق و حذاقت . صفت از حذق . محذوق . (منتهی الارب ). بریده شده . (آنندراج ).