کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محذورات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
محذورات
/mahzurāt/
معنی
۱. دشواریها؛ مشکلات.
۲. گرفتاریها؛ پیشامدهای ناگوار.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
محذورات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مَحذورَة] [مجاز] mahzurāt ۱. دشواریها؛ مشکلات.۲. گرفتاریها؛ پیشامدهای ناگوار.
-
محذورات
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِمف .) جِ محذوره . 1 - دوری شده ها. 2 - مشکلات ، گرفتاری ها.
-
محذورات
لغتنامه دهخدا
محذورات . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ محذورة. رجوع به محذورة شود : یکدیگر را در مهالک و محذورات معین و یاور بودند. (ناسخ التواریخ ج 2 ص 90).
-
واژههای همآوا
-
محظورات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [مجاز] mahzurāt = محذورات
-
محظورات
لغتنامه دهخدا
محظورات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ محظورة. چیزهای حرام و ناروا و غیرمشروع . یقال : الضرورات تبیح المحظورات . (ناظم الاطباء) : راه تظاهر به خمر و زمر و محظورات شرع بربست . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). اگر همه درامور دولت محظورات لازم آمدی ... (عالم آرای عباس...
-
جستوجو در متن
-
محظورات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] [مجاز] mahzurāt = محذورات