کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محدود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
bounded rationality
عقلانیت محدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] منطقی که به تصمیمها یا اقداماتی میانجامد که تنها در بخشی از سامانه معنادار به نظر میرسد، اما در بافت یا نظامی گستردهتر غیرعقلانی است
-
غير محدود
دیکشنری عربی به فارسی
نامحدود , نامعلوم , نامشخص , نامعين , بي حد
-
محدود کردن
دیکشنری فارسی به عربی
تشنج , حد , حدد , حدود , خوزق , سد , ضيق , قيد , کثر , کمامة
-
نا محدود
دیکشنری فارسی به عربی
ازل , غير محدد , غير مفهوم
-
محدود کننده
واژهنامه آزاد
کران بند؛ واژۀ پیشنهادی پارسی. آن همان limiter است که در بسیاری از دستگاه ها به کار می رود. برای نمونه، کران بند ولتاژ که کران های بالا و پایین ولتاژ را می بندد.
-
restricted overlap, ROL
همپوشانی محدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] همپوشانیای که طول آن بسته به شرایط بهرهبرداری انتخاب میشود و در آن نیازی به قفل کردن مسیر نیست
-
outbreak
همهگیری محدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] افزایش بروز بیماری در محلی مانند روستا یا شهر یا مجموعۀ بسته
-
restricted forest use
جنگل با استفادۀ محدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] جنگلی که در مورد یا مواردی دارای محدودیت است، مثل ممنوعیت ورود به جنگل و ممنوعیت برداشت چوب
-
access with limited privileges
دسترسی با حق محدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی دسترسی به حوزهای خاص در سامانۀ فنّاوری اطلاعات که در نتیجۀ برخی فرایندها و نظارتهای امنیتی، با محدودیتهای مشخصی روبهروست
-
limited liability company
شرکت با مسئولیت محدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقتصاد] شرکتی که با مشارکت حداقل دو نفر سهامدار تأسیس شود و هریک از شرکا بدون اینکه سرمایه به سهام یا قطعات سهام تقسیم شده باشد فقط به میزان سرمایۀ خود مسئولیت داشته باشند
-
hampered vessel
شناور جولانمحدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] شناوری که به دلایل مختلف نظیر عرض و محدودۀ ناکافی برای حرکت یا کمعمقی آب توانایی انجام حرکات و تغییر مسیر را ندارد
-
automatic callback, call return
خدمات دوبارهگیری محدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نوعی خدمات سفارشی تماسِ شبکهبنیاد که در آن مرکز تلفن با پایش خط اشغال در ظرف مدت معینی، در صورت آزاد شدن خط، تماسگیرنده را با زنگ مشخصی مطلع میکند و شمارهگیری را بهطور خودکار انجام میدهد
-
timed restriction
خدمات مدتمحدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که مدت تماس مشترک را محدود میکند و تماس به محض سپری شدن مدت تعیینشده قطع میشود
-
call timingly restriction
خدمات وقتمحدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] خدماتی که امکان برقراری تماس را به یک یا چند محدودۀ زمانی مشخص منحصر میکند و مشترک فقط در همان اوقات میتواند تماس بگیرد
-
limited voting, limited vote
رأیگیری محدود
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نوعی رأیگیری که در آن هر رأیدهنده باید به تعدادی کمتر از کسانی که باید انتخاب شوند رأی دهد