کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محتزم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محتزم
لغتنامه دهخدا
محتزم . [ م ُ ت َ زِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از احتزام . مرد میان بسته . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مرد میان دربسته . (آنندراج ). || مرد لباس پوشیده . || مرد سلاح پوشیده . (از ناظم الاطباء). || اسب تنگ بسته شده . (منتهی الارب ). (ناظم الاطباء). اسب...
-
واژههای همآوا
-
مهتزم
لغتنامه دهخدا
مهتزم . [ م ُ ت َ زِ ] (ع ص ) اسپی که تک آن وقت رفتار شنیده شود. (آنندراج ). اسبی که در دویدن آواز تک آن شنیده می گردد. (ناظم الاطباء). || گلوبرنده و شتابی کننده در آن . (آنندراج ). و رجوع به اهتزام شود.
-
مهتضم
لغتنامه دهخدا
مهتضم . [ م ُ ت َ ض َ ] (ع ص ) مظلوم و ستم رسیده . (آنندراج ). و رجوع به اهتضام شود.