کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محتاج الیه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
محتاج الیه
/mohtājon'elayh/
معنی
آنچه مورد نیاز است.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
محتاج الیه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت) [عربی] [قدیمی] mohtājon'elayh آنچه مورد نیاز است.
-
محتاج الیه
لغتنامه دهخدا
محتاج الیه . [ م ُ جُن ْ اِ ل َی ْه ْ ] (ع ص مرکب ) کسی و یا چیزی که لازم و ضرور باشد و وجود آن در کار لازم بود. (ناظم الاطباء). بایسته . دروا. دربایست .وایه . بایا. وایا. نیازی . (یادداشت مرحوم دهخدا).- محتاج الیه بودن ؛ بایستی . (یادداشت مرحوم دهخ...
-
واژههای مشابه
-
محتاج شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. نیازمند شدن، حاجتمند شدن ۲. تهیدست شدن، مستمند شدن ≠ مستغنی شدن، بینیاز شدن، غنی شدن
-
محتاج کردن
واژگان مترادف و متضاد
نیازمند ساختن، نیازمند کردن ≠ بینیاز کردن
-
آل محتاج
لغتنامه دهخدا
آل محتاج . [ ل ِ م ُ ] (اِخ ) خانواده ای مشهور که در عهد پادشاهان سامانی و غزنوی متصدی کارهای مهم و دارای مناصب عالی بوده اند، حکومت و ولایت چغانیان در ماوراءالنهر بایشان اختصاص داشته است ، نخستین امیر معروف این خانواده ابوبکر محمدبن مظفربن محتاج است...
-
محتاج بودن
دیکشنری فارسی به عربی
حاجة
-
محتاج و مشتاق
فرهنگ گنجواژه
علاقمند.
-
بکاسه و نمک محتاج شدن
لغتنامه دهخدا
بکاسه ونمک محتاج شدن . [ ب ِ س َ / س ِ وَ ن َ م َ م ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از کمال نکبت و افلاس . (آنندراج ). و رجوع به مجموعه ٔ مترادفات ص 26 شود : حسود را ز حسد بس همین قدر که بودبکاسه و نمک چشم شور خود محتاج .اثر (از آنندراج ).
-
محتاج به اقدام یا کمک فوری
دیکشنری فارسی به عربی
ملح
-
واژههای همآوا
-
محتاجالیه
واژگان مترادف و متضاد
دربایست، ضرور، لازم
-
جستوجو در متن
-
اندربایست
لغتنامه دهخدا
اندربایست . [ اَ دَ ی ِ ] (ن مف مرکب ) ضروری و حاجت و محتاج الیه . (برهان قاطع) (آنندراج ). ضرور و حاجت و محتاج الیه . (هفت قلزم ). حاجت . (دهار). ضروری و محتاج الیه و اندربای . (ناظم الاطباء). ضرور. محتاج الیه . اندربای . (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع...
-
اندربای
لغتنامه دهخدا
اندربای . [ اَ دَ ] (نف مرکب ) ضروری و حاجت و محتاج الیه و دربایست . (برهان قاطع). ضروری و حاجت و محتاج الیه و وابسته ٔ چیزی و آنرا دربایست نیز گفته اند و اندروای بدل آن است . (انجمن آرا) (آنندراج ). ضرور. دربایست . محتاج الیه . (از ناظم الاطباء) (فر...