کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محب شیرازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محب شیرازی
لغتنامه دهخدا
محب شیرازی . [ م ُ ح ِب ْ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به محمدبن محمد معروف به محب شیرازی شود.
-
واژههای مشابه
-
محبالدین
فرهنگ نامها
(تلفظ: moheb(b)oddin) (عربی) دوستدار دین و آیین .
-
محبالله
فرهنگ نامها
(تلفظ: moheb(b)ollāh) (عربی) دوستدار و دوست دارندهی خدا .
-
محب بغدادی
لغتنامه دهخدا
محب بغدادی . [ م ُ ح ِب ْ ب ِ ب َ ] (اِخ ) رجوع به احمدبن نصراﷲ بغدادی شود.
-
محب سراج
لغتنامه دهخدا
محب سراج . [ م ُ ح ُ س ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهر کهنه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان قوچان با 466 تن سکنه . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
محب سرهندی
لغتنامه دهخدا
محب سرهندی . [ م ُ ح ِب ْ ب ِ س َ هَِ ] (اِخ ) اسمش محب علی ، اصلش ازبرلاش ، مولدش تته ، موطنش سند معاصر اکبرشاه و جهانگیر شاه و از محققان آگاه است . (ریاض العارفین ص 132).
-
محب طبری
لغتنامه دهخدا
محب طبری . [ م ُ ح ِب ْ ب ِ طَ ب َ] (اِخ ) رجوع به احمدبن عبداﷲ ابوالعباس محب شود.
-
محب الاب
لغتنامه دهخدا
محب الاب . [ م ُ ح ِب ْ بُل ْ اَ ](اِخ ) لقب بطلمیوس چهارم . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
محب الاجتهاد
لغتنامه دهخدا
محب الاجتهاد. [ م ُ ح ِب ْ بُل ْ اِ ت ِ ] (اِخ ) محب التعب . محب المجتهد. فیلونیوس ، لقب یحیی النحوی الاسکندرانی الاسکلائی است . رجوع به یحیی نحوی شود.
-
محب الام
لغتنامه دهخدا
محب الام . [ م ُ ح ِب ْ بُل ْ اُم م ] (اِخ ) لقب بطلمیوس ششم . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
محب التعب
لغتنامه دهخدا
محب التعب . [ م ُ ح ِب ْ بُت ْ ت َ ع َ ] (اِخ ) لقب یحیی النحوی است . محب الاجتهاد. رجوع به یحیی نحوی شود.
-
محب الدین
لغتنامه دهخدا
محب الدین . [ م ُ ح ِب ْ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به ابن الامام شود.
-
محب الدین
لغتنامه دهخدا
محب الدین . [ م ُ ح ِب ْ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به ابن شحنه و الاعلام زرکلی شود.
-
محب الدین
لغتنامه دهخدا
محب الدین . [ م ُ ح ِب ْ بُدْ دی ] (اِخ ) رجوع به ابن نجار محمدبن محمود شود.