کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محبت نامه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
محبت و عشق
فرهنگ گنجواژه
محبت.
-
محبت و مودت
فرهنگ گنجواژه
دوستی.
-
مهر و محبت
فرهنگ گنجواژه
علاقه، عشق.
-
وفا و محبت
فرهنگ گنجواژه
مهربانی.
-
جستوجو در متن
-
عشق نامه
لغتنامه دهخدا
عشق نامه . [ ع ِ م َ / م ِ ] (اِ مرکب ) نامه ٔ عاشقانه . (فرهنگ فارسی معین ). شیفتگی نامه . محبت نامه : بالای هزار عشق نامه آراسته شد به نوک خامه .نظامی .
-
مودة
لغتنامه دهخدا
مودة. [ م َ وَدْ دَ ] (ع اِمص ) دوستی و محبت . (ناظم الاطباء). و رجوع به مودت شود. || (اِ) کتاب . منه قوله تعالی : تلقون الیهم بالمودة ؛ ای بالکتب . (منتهی الارب ). || کتاب و نامه . (ناظم الاطباء).
-
حقیقی صوفی
لغتنامه دهخدا
حقیقی صوفی . [ ح َ قی قی ِ ] (اِخ ) از قدمای شعراست و در لغتنامه ٔ اسدی به ابیات زیرین از او استشهاد شده است :در یکی زاویه بحال بجست تا سحرگاه نعره از کاغک .تا خمره بود نام پنیرک نبری هیچ معقود و مغما بزنی طعنه که بگذار(؟)آهی کن و زین جای بجه گرد برا...
-
غلاطیان
لغتنامه دهخدا
غلاطیان . [ غ َ ] (اِخ ) ساکنان غلاطیه (یا گالاثی ). رجوع به غلاطیه و گالاثی شود.- نامه ٔ غلاطیان ؛ نامه ای است که پولس به مردم غلاطیه نوشته است ، احتمال میرود وی نامه را در قرنتس به سال 57 یا 58 نوشته باشد. او در این نامه غلاطیان را به سبب دوری از ...
-
دروغ پرداز
لغتنامه دهخدا
دروغ پرداز. [ دُ پ َ ] (نف مرکب ) دروغ پردازنده . پردازنده ٔدروغ . آراینده ٔ دروغ . آنکه دروغ دیگری را تزیین کندو راست جلوه دهد. (یادداشت مرحوم دهخدا). کاذب . (ناظم الاطبا). کسی که دروغ گوید. دروغ باف : قلم به شرح محبت دروغ پرداز است به بال شوق رقم گ...
-
مختوم نیشابوری
لغتنامه دهخدا
مختوم نیشابوری . [ م َ م ِ ] (اِخ ) امیر مختوم ، مدنی الاصل ولی مولد و مسکن او در نیشابور بود که اجدادش از سادات مدینه بودند. او در نیشابور می زیست و بعد ازتکمیل علوم رسمی در خدمت شاه قاسم الانوار به مقامات بلند رسیده و طرف میل مفرط و ارادت اهالی خرا...
-
خواجه عبداﷲ انصاری
لغتنامه دهخدا
خواجه عبداﷲ انصاری . [ خوا / خا ج َ / ج ِ ع َ دُل ْ لا هَِ اَ ] (اِخ ) خواجه عبداﷲبن محمد انصاری هروی . بسال 396 هَ . ق . متولد شد و معاصر الب ارسلان سلجوقی و خواجه نظام الملک بود نسبش اگرچه به ابوایوب انصاری میرسید ولی چون عمرش در ایران گذشت لاجرم ب...
-
طمع داشتن
لغتنامه دهخدا
طمع داشتن .[ طَ م َ ت َ ] (مص مرکب ) آزمند بودن . چشم داشتن . حریص بودن . عسم . (فرهنگ اسدی خطی نخجوانی ) : تو طمع زو مدار میوه و گل یار بد هست بابت سرپل . سنایی .بتبع سلف رستگاری طمع میدارد. (کلیله و دمنه ).از نخشبی مدار طمع در جهان کرم نخ نام دیو ب...
-
انصاری هروی
لغتنامه دهخدا
انصاری هروی . [ اَ ی ِ هََ رَ ] (اِخ ) شیخ الاسلام ، ابواسماعیل ، عبداﷲبن ابی منصور محمد معروف به پیر هرات و پیر انصار و خواجه عبداﷲ انصاری . دانشمند و عارف بود. وی از اعقاب ابوایوب انصاری است . مادرش از مردم بلخ بود و عبداﷲ خود در هرات متولد شد و از...
-
عمادالدین کرمانی
لغتنامه دهخدا
عمادالدین کرمانی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ک ِ ] (اِخ ) (خواجه ...). نام او علی و لقبش عمادالدین و تخلصش عماد و شهرتش عماد فقیه است . وی از مشایخ عرفا و شعرای کرمان در قرن هشتم هَ . ق . و معاصر خواجه حافظ شیرازی و امیر مبارزالدین و شاه شجاع بود. و این دو پ...
-
پارمنین
لغتنامه دهخدا
پارمنین . [ م ِ ی ُ ] (اِخ ) از سرداران بزرگ فیلفوس (فیلیپ ) و اسکندر مقدونی در سال 336 ق . م . که فیلفوس تدارکات جنگ را برای حمله ٔ به ایران به اتمام رسانید پارمنین سردار خود را با سرداری دیگر بنام آثّالوس به آسیا گسیل کرد تاشهرهای یونانی آسیای صغیر...