کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محبار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محبار
لغتنامه دهخدا
محبار. [ م ِ ] (ع ص ) زمین زود رویاننده ٔ نبات : ارض محبار. (منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). زمین محبار؛ رویاننده ٔ گیاه .
-
واژههای همآوا
-
مهبار
لغتنامه دهخدا
مهبار. [ م َ ] (نف مرکب ) بارنده ٔ ماه . چیزی که از آن ماه بارد. || کنایه از روشن و درخشان : هم ماه بارد از لب خندانش هم مهر ریزد از کف مهبارش .ناصرخسرو (دیوان چ تقوی ص 209).