کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محافه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
محافه
/mahāfe/
معنی
= محفه
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
محافه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مٲخوذ از عربی: مَحفَّة] [قدیمی] mahāfe = محفه
-
محافه
لغتنامه دهخدا
محافه . [ م ُ ف َ ] (از ع ، اِ) (مأخوذ از تازی محفة) محفه . (ناظم الاطباء). چیزی است مانند هودج که زنان در آن سوار شوند. صاحب غیاث اللغات و به تبع او صاحب آنندراج اصل کلمه را با فاء مشدد دانسته و نوشته اند «محافه بضم میم بدون تشدید درست نباشد صحیح ب...
-
جستوجو در متن
-
محفه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مِحفَّة] [قدیمی] ma(e)haffe تختی شبیه هودج برای حمل کردن مریض یا مسافر؛ تخت روان؛ محافه.
-
محفة
لغتنامه دهخدا
محفة. [ م ِ ح َف ْ ف َ ] (ع اِ) مرکبی است زنان رامانند هودج اما قبه ندارد. (منتهی الارب ). محافة. (ناظم الاطباء). از ادوات سفر است و آن محملی است که دربالای آن قبه ای است و چهار دسته در جلو و عقب دارد وآن را با پارچه های حریر و غیره بپوشانند و آن را ...
-
محفه
لغتنامه دهخدا
محفه . [ م َ / م ِف ْ ف َ ] (ع اِ) محفة. هودج مانند چیزی که کهاران بر دوش برند. (آنندراج ). بارگیر بی قبه . (صراح ). ضد هودج . محافه . تخت روان . کژابه . کجاوه . حِدج . مرکبی زنان را مانند هودج لیکن قبه ندارد. (یادداشت مرحوم دهخدا) : و به محفه ای او ...