کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محاسبه شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
محاسبه شدن
مترادف و متضاد
۱. حساب شدن
۲. به حساب آمدن، لحاظ شدن
۳. بررسی شدن، ارزیابی شدن
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
محاسبه شدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. حساب شدن ۲. به حساب آمدن، لحاظ شدن ۳. بررسی شدن، ارزیابی شدن
-
واژههای مشابه
-
محاسبة
لغتنامه دهخدا
محاسبة. [ م ُ س َ ب َ ] (ع مص ) حساب کردن . (منتهی الارب ). شمار کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). شمردن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). شمار گیری . شمار گرفتن . شمار. ج ، محاسبات . || مراقبت در اینکه حفظ کند شخص ظاهر و باطن خود را تا آنکه چیزی که...
-
محاسبة
دیکشنری عربی به فارسی
حسابداري , اصول حسابداري , برسي اصل و فرع , دفتر داري , ساماندهي
-
محاسبه کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. حساب کردن ۲. شمردن ۳. به حساب آوردن، لحاظ کردن ۴. بررسی کردن، ارزیابی کردن
-
محاسبه نشده
فرهنگ واژههای سره
نسنجیده
-
بی محاسبه
لغتنامه دهخدا
بی محاسبه . [ م ُ س َ / س ِ ب َ / ب ِ ] (ص مرکب ) (از: بی + محاسبه ) بدون حساب . (ناظم الاطباء). رجوع به محاسبه شود.
-
محاسبه کردن
دیکشنری فارسی به عربی
احسب
-
محاسبه نمودن
دیکشنری فارسی به عربی
حساب
-
محاسبه اشتباه
دیکشنری فارسی به عربی
خطا في التقدير
-
ab initio calculation, ab initio computation
محاسبه از آغاز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] محاسبۀ شکل هندسی یک مولکول تنها با استفاده از ترکیببندی و ساختار مولکولی که از حل معادلۀ شرودینگر برای یک مولکول معین به دست میآید
-
جستوجو در متن
-
subtracts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
محاسبه می شود، کم کردن، تفریق کردن، کاستن، منها کردن، تفریق شدن
-
boarding time 2
مدتزمان سوار شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مدتزمان سوار شدن مسافر بهوسیلۀ نقلیۀ عمومی که برحسب مدتزمان لازم برای سوار شدن هر مسافر یا کل زمان لازم برای سوار شدن همۀ مسافران محاسبه میشود
-
alighting time
مدتزمان پیاده شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] مدتزمان خروج مسافر از وسیلۀ نقلیۀ عمومی که برحسب مدتزمان پیاده شدن هر مسافر یا کل زمان لازم برای پیاده شدن همۀ مسافران محاسبه میشود