کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
محارضة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
محارضة
لغتنامه دهخدا
محارضة. [ م ُ رَ ض َ ] (ع مص ) پیوسته در کاری بودن . || با یکدیگر تیر زدن به تیر تمام ناتراشیده ٔ پیکان نانهاده . (منتهی الارب ). تیر ناتراشیده ٔ پیکان نانهاده بر یکدیگر زدن . (ناظم الاطباء).
-
محارضة
لغتنامه دهخدا
محارضة. [ م ُ رِ ض َ ] (ع اِ) ج ِ محرضة.(یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به محرضة شود.
-
واژههای همآوا
-
محارزة
لغتنامه دهخدا
محارزة. [ م ُ رَ زَ ] (ع مص ) با هم مزاح کردن که به دشنام ماند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). شوخی کردن که به دشنام ماند. (از تاج العروس ).
-
جستوجو در متن
-
حراض
لغتنامه دهخدا
حراض . [ ح ِ ] (ع مص ) محارضه . رجوع به محارضه شود.