کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجوب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجوب
لغتنامه دهخدا
مجوب . [ م ِج ْ وَ ] (ع اِ) سپر. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دو کارد گریبان کاو. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || ابزار آهنین که بدان چیزی می شکافند و دو نیم می کنند. (ناظم الاطباء). آهنی که بدان چیز می برند. (ازاقرب ا...
-
مجوب
لغتنامه دهخدا
مجوب . [ م ُ ج َوْ وَ ] (ع ص ) جایی که جابجا بر آن باران باریده باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
مجوب
لغتنامه دهخدا
مجوب . [ م ُ ج َوْ وِ ] (ع ص ) گریبان کننده پیراهن را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). کسی که گریبان می سازد برای پیراهن . (ناظم الاطباء). و رجوع به تجویب شود. || آورنده . || برنده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ).
-
جستوجو در متن
-
مجوبة
لغتنامه دهخدا
مجوبة. [ م ُ ج َ و وَ ب َ ] (ع ص ) ارض مجوبة؛ زمینی که بر آن جابجا باران باریده باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مؤنث مجوب و گویند: ارض مجوبة؛ زمین جابجا باران رسیده . (ناظم الاطباء).