کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجهز كرد (بسیج كرد) پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
team, équipe (fr.)
گروه مجهز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] گروهی با تجهیزات کافی برای انجام کاری خاص
-
مجهز شدن
واژگان مترادف و متضاد
تجهیزشدن، آماده شدن
-
مجهز کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. تجهیز کردن ۲. آماده کردن، مهیا ساختن
-
instrument runway
باند مجهز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] باند پرواز دارای تجهیزات لازم برای تقرب با دستگاه
-
مجهز الجنازات
دیکشنری عربی به فارسی
مقاطعه کار کفن ودفن , متصدي کفن ودفن
-
مجهز کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اثث , استعد , جهز
-
مجهز شد
دیکشنری فارسی به عربی
استعد
-
بادکل مجهز کردن
دیکشنری فارسی به عربی
سارية
-
با کارمند مجهز کردن وشدن
دیکشنری فارسی به عربی
موظفون
-
جستوجو در متن
-
بسیج كرد
دیکشنری فارسی به عربی
استنفر
-
استنفر
دیکشنری عربی به فارسی
بسيج كرد , آماده باش داد , آماده كرد , به كار گرفت , مهيّا كرد , به حالت آمادهباش درآورد , تجهيز كرد , مجهز كرد (بسيج كرد)
-
استمال
دیکشنری عربی به فارسی
جلب كرد , متقاعد كرد , كسب كرد , جذب كرد , خواهش كرد , خواست , دعوت كرد , نرم كرد (كسى را) , دلجويى كرد
-
استشار
دیکشنری عربی به فارسی
مشاوره كرد , مشورت كرد , نظرخواهى كرد , رايزنى كرد , همفكرى كرد
-
استغلّ
دیکشنری عربی به فارسی
سوء استفاده كرد , بهره كشى كرد , استثمار كرد , استعمار كرد , سودجويى كرد