کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجلسی اصفهانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجلسی اصفهانی
لغتنامه دهخدا
مجلسی اصفهانی . [ م َ ل ِ ی ِ اِ ف َ ] (اِخ ) از شعرای قرن دهم و از شاگردان محتشم کاشانی بود. وی به هندوستان رفت و در اوایل قرن یازدهم هجری در آنجا وفات یافت . از اوست :در جهان هر جا بلایی بود از ما درگذشت غیر بخت تیره کو چون سایه در دنبال ماست .و رج...
-
واژههای مشابه
-
parliamentary system
نظام مجلسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامی مردمسالار که در آن عموماً رهبر حزب پیروز در انتخابات مجلس، قوۀ مجریه را در اختیار میگیرد و قوای مقننه و مجریه کاملاً از یکدیگر تفکیک نشدهاند
-
علامه مجلسی
لغتنامه دهخدا
علامه مجلسی . [ ع َل ْ لا م َ م َ ل ِ ] (اِخ ) محمدباقربن محمدتقی . رجوع به مجلسی شود.
-
backbencher
تهمجلسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] عضو عادی مجلس بریتانیا که مقامی در دولت حاکم یا حزب مخالف ندارد و در ردیفهای عقب مجلس مینشیند
-
ساعت مجلسی
لغتنامه دهخدا
ساعت مجلسی . [ ع َ ت ِ م َ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نوعی ساعت . (فرهنگ نظام ). ساعت دیواری . (استینگاس ). ساعت دیواری . ساعت دیوارکوب . رجوع به ساعت دیواری شود.
-
مجلسی هروی
لغتنامه دهخدا
مجلسی هروی . [ م َ ل ِ ی ِ هَِ رَ ] (اِخ ) سید محمد از شاعران قرن نهم هجری است . ابتدا غریبی تخلص می کرد و چون به مجلس سلطان حسین بایقرا راه یافت به مجلسی متخلص گردید. از اوست :هر زمان گردی ز کوی دوست سر بر می کندتا کدام افتاده آنجا خاک بر سر می کند....
-
جستوجو در متن
-
لوحی
لغتنامه دهخدا
لوحی . [ ل َ ](اِخ ) (سید...) نقیبی . پسر دختر لوحی شاعر اصفهانی مذکور. فقیهی است معارض مجلسی . رجوع به نقیبی شود.
-
اصفهانی
لغتنامه دهخدا
اصفهانی . [ اِ ف َ ] (اِخ ) (سید) جعفربن حسین بن قاسم بن محب اﷲبن قاسم بن مهدی موسوی . (1090 - 1158 هَ . ق .). در اصفهان متولد شد و در گلپایگان میزیست . از مذهب شیعه پیروی می کرد و از عالمان دین بود. او راست : تتمیم الافصاح فی ترتیب الایضاح ، تألیف ...
-
الماسی
لغتنامه دهخدا
الماسی . [ اَ ] (اِخ ) میرزا محمدتقی بن میرزا کاظم بن میرزا عزیزاﷲبن مولی محمد تقی مجلسی اول اصفهانی (متوفی به سال 1159 هَ . ق .) از بزرگان علمای امامیه بود. او راست کتاب بهجةالاولیاء درباره ٔ کسانی که حجةبن الحسن (ع ) را دیده اند. وی از محمدباقر مجل...
-
ابوالحسن
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) عاملی ، ابن محمد طاهربن عبدالحمیدبن موسی . فقیه شیعی اصفهانی . در اواخر دولت صفویه در اصفهان بزاد و هم در آنجا پرورش یافت و از بیشتر علمای آن زمان مانند مجلسی و جزائری و حر عاملی و ملا محسن فیض کاشانی اجازه ٔ رو...
-
حسن تاجا
لغتنامه دهخدا
حسن تاجا. [ ح َ س َ ن ِ ] (اِخ ) اصفهانی بن محمد. درگذشته ٔ 1085هَ . ق . او پدر فاضل هندی معروف صاحب «کشف اللثام » میباشد. (ذریعه ج 3 ص 49 و ج 4 ص 172). و او پهلوان داستانی است که محمدتقی مجلسی اول راجع به صحیفه ٔ سجادیه در کتاب شرح مشیخه ٔ من لایحضر...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [اَ م َ ] (اِخ ) جزائری . او مجاور نجف اشرف بود در حیات و ممات . او فاضلی محقق و مدقق است . او راست : کتاب آیات الاحکام و قسمتی از اول کتاب شرح التهذیب و رسالةفی الارتداد و رسالة فی کیفیة اقامةالمسافر فی البلدان و رسائل بسیار دیگر و شیخ یوسف رح...
-
امین الضرب
لغتنامه دهخدا
امین الضرب . [ اَ نُض ْ ض َ ] (اِخ ) حاجی محمدحسن اصفهانی ... ابن مهدی بن محمد رحیم . از بازرگانان مشهور دوره ٔ قاجاری و از اولین کسانیست که نخستین مرتبه در ایجاد کارخانه های صنعتی در ایران کوشیده اند. وی امتیاز راه آهن محمودآباد مازندران را گرفت و ق...