کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجزا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مجزع
لغتنامه دهخدا
مجزع . [ م ُ ج َزْزَ / زِ ] (ع ص ) بسر مجزع ؛ غوره ای که نیمه ٔ آن رسیده باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). غوره ٔ خرما که نصف آن رسیده باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نوی مجزع ؛ دانه ٔ خرما که به جهت سوده شدن بعض جا پیسه گردد. (منتهی الارب ...
-
مجزع
لغتنامه دهخدا
مجزع . [ م ُ زِ ] (ع ص ) ناشکیبا گرداننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کسی یا چیزی که ناشکیبا می کند و زاری می آورد. || آنکه هراس می آورد. (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
rescriptively
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجزا
-
recivilize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجزا کردن
-
distinctly
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجزا
-
compartmented
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجزا
-
compartmentalise
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجزا
-
adjacently
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور مجزا
-
retributory
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجزا
-
redivided
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجزا
-
reindifferent
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجزا بودن
-
excamber
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجزا
-
separate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جداگانه، جدا کردن، مجزا کردن، تفکیک کردن، سوا کردن، جدا، مجزا، منفصل، علیحده، اختصاصی
-
insulates
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عایق بندی، عایق کردن، جدا کردن، مجزا کردن، روپوش دار کردن، با عایق مجزا کردن، بصورت جزیره دراوردن
-
insulating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عایق بندی، عایق کردن، جدا کردن، مجزا کردن، روپوش دار کردن، با عایق مجزا کردن، بصورت جزیره دراوردن