کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجرای فاضلا ب ساختن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجرای فاضلا ب ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
بالوعة
-
واژههای مشابه
-
volcanic conduit
مجرای آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آبراههای لولهایشکل در سنگهای اطراف که ازطریق آن ماگمای درون یک مخزن زیرزمینی بالا میآید
-
vocal tract
مجرای آوایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] حفرههای پس از تارآواها تا دو لب که در جریان تولید آوا، هوا از میان آنها عبور میکند
-
information channel
مجرای اطلاعاتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، علوم کتابداری و اطلاعرسانی] مجرایی که ازطریق آن اطلاعات در یک جامعه ردوبدل میشود
-
مجرای بناگوشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← مجرای غدۀ بزاقی بناگوشی
-
مجرای زیرزبانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← مجرای غدۀ بزاقی زیرزبانی
-
arterial duct, ductus arteriosus
مجرای سرخرگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] رگی در جنین که سرخرگ ریوی را مستقیماً به آئورت متصل میکند
-
bypass duct
مجرای کنارگذر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] مجرایی در اطراف موتور توربین پروانهای که برای خروج هوای فشردۀ آن و تولید نیروی رانشی به کار میرود
-
MAC channel
مجرای واد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← مجرای واپایش دسترسی رسانه
-
جاری مجرای
لغتنامه دهخدا
جاری مجرای . [ م َ ] (از ع ، ص مرکب ، اِ مرکب ) قائم مقام . (آنندراج ). جانشین . بجای آن . نائب مناب . نازل منزله . بمنزله ٔ آن : چنانکه اگر بعضی از آن اقوال و تقریر مجرای بازی و مزاح میشود و نازل منزل هزل و سفاح میگردد. (ترجمه ٔ محاسن اصفهان صص 108 ...
-
مجرای خروج
دیکشنری فارسی به عربی
مخرج
-
مجرای رودخانه
واژهنامه آزاد
جای روان شدن یا جاری شدن رودخانه. (غیاث ) (آنندراج ). محل جریان و محل روان شدن رودخانه.
-
مجرای تحتِفکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] ← مجرای غدۀ بزاقی تحتِفکی
-
salivary duct
مجرای غدۀ بزاقی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] هریک از مجراهایی که ازطریق آنها بزاق به داخل حفرۀ دهان میریزد و مجراهای زیرزبانی و تحتِفکی و بناگوشی را شامل میشود