کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجدوه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجدوه
لغتنامه دهخدا
مجدوه . [ م َ ] (ع ص ) مدهوش ترسان . (منتهی الارب ). مدهوش . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
مجدوح
لغتنامه دهخدا
مجدوح .[ م َ ] (ع اِ) خون فصد که آن را در ایام قحط بریان کرده خوردندی در جاهلیت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازاقرب الموارد). خونی که تازیان در ایام جاهلیت بواسطه ٔ فصد از ستور خارج کرده و آن را بریان نموده در قحط سال میخوردند. (ناظم الاطباء). || (ص ...