کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجدم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجدم
لغتنامه دهخدا
مجدم . [ م ُ ج َدْ دَ ] (اِخ ) عشیره ای از طایفه ٔ محیسن از طوایف کعب خوزستان . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 90).
-
مجدم
واژهنامه آزاد
مجدم یا مقدم نام قبیله ایی است که افراد آن در استان خوزستان زندگی می نمایند
-
جستوجو در متن
-
محیسن
لغتنامه دهخدا
محیسن . [ م ُ ح َ س ِ ] (اِخ ) یکی از طوایف بنی کعب خوزستان است و منشعب به عشایر مختلفه هستند و عشایر اصلی آن از این قرارند: اهل عرایض ، ابوفرهان ، ابوعانم ، مجدم ، خنافره . جذبه . بعضی ازاین عشایر در جزیرة الخضر از گسبه تا آخر نخلستانهای خرمشهر متوق...