کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجددا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مجددا
/mojaddadan/
معنی
از نو؛ دوباره.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
again, re-
-
جستوجوی دقیق
-
مجددا
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [عربی] mojaddadan از نو؛ دوباره.
-
واژههای مشابه
-
مجدداً
فرهنگ واژههای سره
دوباره
-
مجدداً
فرهنگ فارسی معین
(مُ جَ دَ دَ نْ) [ ع . ] (ق .) از نو، از سر نو.
-
مجدداً
لغتنامه دهخدا
مجدداً. [ م ُج َدْ دَ دَن ْ ] (ع ق ) از سر نو. (آنندراج ). دوباره و بار دیگر و از نو و از سر نو و باز. (ناظم الاطباء): اسماعیل خان و سرکردگان مجدداً برای ملاقات شاهزاده رفته ... (مجمل التواریخ گلستانه ص 208).
-
واژههای همآوا
-
مجدداً
فرهنگ واژههای سره
دوباره
-
مجدداً
فرهنگ فارسی معین
(مُ جَ دَ دَ نْ) [ ع . ] (ق .) از نو، از سر نو.
-
مجدداً
لغتنامه دهخدا
مجدداً. [ م ُج َدْ دَ دَن ْ ] (ع ق ) از سر نو. (آنندراج ). دوباره و بار دیگر و از نو و از سر نو و باز. (ناظم الاطباء): اسماعیل خان و سرکردگان مجدداً برای ملاقات شاهزاده رفته ... (مجمل التواریخ گلستانه ص 208).
-
جستوجو در متن
-
resequencing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجددا مجددا
-
recrucify
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجددا مجددا
-
reassimilated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجددا مجددا
-
reissuing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجددا مجددا، دوباره منتشر کردن
-
reedify
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجددا مجددا، تجدید کردن