کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجتمع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
هتل مجتمع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ← مهمانخانۀ مجتمع
-
lodge hotel2
مهمانخانۀ مجتمع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] ساختمان اصلی یک مهمانخانۀ بزرگ در یک بوستان یا یک مجتمع ورزشی متـ . هتل مجتمع
-
مجتمع مسکونی
فرهنگ واژههای سره
هماد باشندگ
-
مجتمع شدن
لغتنامه دهخدا
مجتمع شدن . [ م ُ ت َ م ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) گرد آمدن . فراهم آمدن . اجتماع کردن . جمع شدن : ... و ابوسلمة الخلال که او را وزیر آل محمد خواندندی از کوفه بیرون آمد و به هم مجتمع شدند و دعوت بنی عباس آشکارا کردند. (مجمل التواریخ والقصص ص 318). ندانسته...
-
مجتمع گشتن
لغتنامه دهخدا
مجتمع گشتن . [ م ُ ت َ م ِ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) گرد آمدن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مجتمع شدن : مجتمع گشتند و بفشردند پای هر کسی کردند عرض فکر و رای . مولوی (مثنوی چ خاور ص 155).مجتمع گشتند مر توزیع رابهر دفع زحمت و تصدیع را.مولوی (مثنوی چ خاور ص...
-
مجتمع ورزشی
واژهنامه آزاد
ورزش هَماد، هَماد ورزشی.
-
مجتمع مسکونی
واژهنامه آزاد
باش هَماد.
-
مجتمع تجاری
واژهنامه آزاد
تیمچه، هَماد بازرگانی.
-
مجتمع آموزشی
واژهنامه آزاد
آموزهَماد، هَماد آموزشی.
-
cell complex
مجتمع خانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فضای توپولوژیکی هاوسدورف تفکیکپذیر که اجتماعی از خانههای ازهمجداست
-
finite cell complex
مجتمع خانهای متناهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] مجتمعی خانهای که تعداد خانههای آن متناهی است
-
service area 1
مجتمع خدمات بینِراهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] محلی در کنار جادهها برای عرضۀ خدمات رفاهی، از قبیل غذا و بنزین به مشتریان متـ . خدمات بینِراهی
-
ecoresort complex
مجتمع طبیعی ـ تفریحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] آمیزهای از اقامتگاه و جاذبۀ طبیعی که ویژگیهای تفریحگاه و بومکلبه را با هم دارد
-
apartment complex
مجتمع گردشگری آپارتمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] مجتمع اقامتگاهی در مناطق گردشگری متشکل از انواع آپارتمانها
-
cluster of delivery boxes, cluster box, batterie de boîtes aux lettres (fr.)
صندوقهای پُستی مجتمع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] مجموعهای از صندوقهای نامه برای ساکنان یک مجتمع مسکونی