کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مجانی
/majjāni/
معنی
رایگان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. رایگان، مجان، مفت
۲. بلاعوض
برابر فارسی
رایگان
دیکشنری
buckshee, complementary, complimentary, free, gratis, gratuitous, gratuitously, unpaid
-
جستوجوی دقیق
-
مجانی
واژگان مترادف و متضاد
۱. رایگان، مجان، مفت ۲. بلاعوض
-
مجانی
فرهنگ واژههای سره
رایگان
-
مجانی
فرهنگ فارسی عمید
(قید، صفت) [عربی. فارسی] majjāni رایگان.
-
مجانی
فرهنگ فارسی معین
(مَ جّ) [ ع - فا. ] (ص نسب .) رایگان ، مفت .
-
مجانی
لغتنامه دهخدا
مجانی . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مَجنی ̍. (اقرب الموارد). ج ِ مجنی [ م َ نا ] : مجانی الادب . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مجنی شود. || سودها و منفعتها و حاصلها. (ناظم الاطباء).
-
مجانی
لغتنامه دهخدا
مجانی . [ م َج ْ جا ] (ص نسبی ) بلاعوض و مفت و رایگان و بی مزد و اجرت . (ناظم الاطباء). مفتی . برایگان . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || قسمی از شاگردان دارالفنون طهران به زمان ناصرالدین شاه که چاشت (ناهار) آنها را در مدرسه می دادند. برایگان . (یاددا...
-
مجانی
دیکشنری فارسی به عربی
ختم , فخري , مجاني
-
مجانی
واژهنامه آزاد
(عامیانه) یامفت.
-
واژههای مشابه
-
مجاني
دیکشنری عربی به فارسی
تعريف اميز , تعارفي , بليط افتخاري , رايگان , مفت , مجانا , مجاني , ازاد
-
ده مجانی
لغتنامه دهخدا
ده مجانی . [ دِه ْ م َ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در 14هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 100 تن . آب آن از رودخانه ٔ هیرمند تأمین می شود. (ازفرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
-
مفت و مجانی
فرهنگ گنجواژه
رایگان بدست آوردن.
-
جستوجو در متن
-
تعریف امیز
دیکشنری فارسی به عربی
مجاني
-
تعارفی
دیکشنری فارسی به عربی
مجاني