کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجاملة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مجاملة
معنی
ادب ومهرباني , تواضع
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجاملة
لغتنامه دهخدا
مجاملة. [ م ُ م َ ل َ ] (ع مص ) با کسی نیکویی نمودن . (المصادر زوزنی ). نیکویی کردن . (آنندراج ). ورجوع به مجاملت شود. || به جمیل معامله کردن بدون مؤاخات خالص با حسن معاشرت نمودن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
مجاملة
دیکشنری عربی به فارسی
ادب ومهرباني , تواضع
-
واژههای مشابه
-
مجامله
واژگان مترادف و متضاد
۱. تملقگویی، مجیزگویی، چربزبانی، زبانبازی ≠ مجاهلت، مجاهله ۲. خوشرفتاری، مجاملت
-
مجامله
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مجامَلَة] mojāmele ۱. [مجاز] چربزبانی و خوشامدگویی.۲. [قدیمی] با کسی نیکویی و خوشرفتاری کردن.
-
مجامله
فرهنگ فارسی معین
(مُ مِ لِ) [ ع . مجاملة ] (مص ل .) چرب زبانی ، جمله پردازی .
-
مجامله
لغتنامه دهخدا
مجامله . [ م ُ م َ ل َ / م ُ م ِ ل ِ ] (ع مص ) رجوع به مجاملت و مجاملة شود.
-
مجامله کردن
واژگان مترادف و متضاد
۱. مجیز گفتن، چربزبانی کردن، تملق گفتن، مداهنهگری کردن ۲. زبانبازی کردن، شیرینزبانی کردن
-
مجامله گر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی. فارسی] mojāmelegar چربزبان.
-
مجامله کار
لغتنامه دهخدا
مجامله کار. [ م ُ م َ ل َ / م ُ م ِ ل ِ ] (ص مرکب ) کسی که چرب زبانی و تملق پیشه سازد. کسی که با مردم چرب زبانی کند. کسی که تملق بکار برد. و رجوع به مجامله و مجاملة و مجاملت شود.
-
واژههای همآوا
-
مجاملت
فرهنگ فارسی معین
(مُ مَ لَ) [ ع . مجاملة ] (مص ل .) 1 - خوش رفتاری کردن . 2 - چرب زبانی کردن .
-
مجاملت
لغتنامه دهخدا
مجاملت . [ م ُ م َ / م ِ ل َ ] (ع مص ) نکویی کردن . (غیاث ). با کسی نیکویی کردن . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مجاملة شود. || (اِمص ) نیکویی . نیک رفتاری . خوش رفتاری . حسن معاشرت . مدارات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : هزار دینار و سه هزا...
-
جستوجو در متن
-
ادب ومهربانی
دیکشنری فارسی به عربی
مجاملة