کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مجاری
/majāri/
معنی
= مَجرا
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. آبراهها، جویها
۲. راهها
۳. شیوهها، روشها
۴. مجارستانی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجاری
واژگان مترادف و متضاد
۱. آبراهها، جویها ۲. راهها ۳. شیوهها، روشها ۴. مجارستانی
-
مجاری
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ مَجریٰ] majāri = مَجرا
-
مجاری
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (اِ.) جِ مجری ؛ محل جریان ها.
-
مجاری
لغتنامه دهخدا
مجاری . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مَجری ̍. محل جریان آبها. مجراها. (ناظم الاطباء) : اگر بهایی باشد به ثمن هر جوهر ثمین که ممکن بود حصیاتی که در مجاری انهار بیانش یابندارزان و رایگان نماید. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 4).- مجاری آب ؛ نهر و قنات و کاریز و ناودان...
-
مجاری
لغتنامه دهخدا
مجاری . [ م ُ ] (ع ص ) با هم رونده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
drug diversion
مسیرگردانی دارو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] انتقال دارو از مجاری قانونی به مجاری غیرقانونی
-
retropulmonary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجاری تنفسی
-
retroesophageal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجاری تنفسی
-
urinary tract
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مجاری ادراری
-
urinary tract infection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عفونت مجاری ادراری
-
lymph
تنابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مایع شفافی که در مجاری خاصی به نام مجاری تنابهای جریان دارد و منشأ آن مایع بافتی و خون است متـ . لنف
-
anosmia respiratoria
نابویایی تنفسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] ناتوانی در بویایی به علت انسداد مجاری بویایی
-
duct carcinoma, ductal carcinoma
پوشچنگار راهه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] پوشچنگاری که یکی از مجاری بدن را درگیر کند
-
cholangiography
زردابراهنگاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] پرتوِنگاری از مجاری صفرایی یا زردابراهها با پرتوِ ایکس