کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مثنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
مثنی
لغتنامه دهخدا
مثنی .[ م ُ ث َن ْ نا ] (اِخ ) رجوع به ابومنصور مثنی شود.
-
واژههای مشابه
-
حسن مثنی
لغتنامه دهخدا
حسن مثنی . [ ح َ س َ ن ِ م ُ ث َن ْ نا ] (اِخ ) ابن حسن السبطبن علی ابی طالب . چون دومین حسن از اولاد علی بوده بدین لقب خوانده شده است ، و پسروی را حسن مثلث گویند، و پدرش را حسن سبط. این لقب را بیهقی در ص 431 نیز بکار برده است . و نیز در تاریخ گزیده ...
-
واژههای همآوا
-
مسنی
لغتنامه دهخدا
مسنی . [ م َ نی ی ] (ع ص ) سیراب . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
معمر
لغتنامه دهخدا
معمر. [ م َ م َ ] (اِخ ) ابن مثنی . رجوع به ابوعبیده معمربن مثنی التیمی شود.
-
حسن
لغتنامه دهخدا
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن حسن مثنی . رجوع به حسن مثنی و حسن مثلث شود.
-
ابوسعید
لغتنامه دهخدا
ابوسعید. [ اَ س َ ] (اِخ ) مثنّی القصیر. محدث است .
-
ابومحمد
لغتنامه دهخدا
ابومحمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) مثنی القطان . محدث است .
-
ابومنصور
لغتنامه دهخدا
ابومنصور. [ اَ م َ ] (اِخ ) مثنی بن العوف بصری . محدث است .
-
مثنوی
واژگان مترادف و متضاد
۱. دو دو ۲. مربوطبه مثنی ۳. شعر و منظومهای هموزن که هر بیت ومصراع آن بهیک قافیه باشد
-
غیاث
لغتنامه دهخدا
غیاث . (اِخ ) ابن مثنی قشیری ، مکنی به ابوالمثنی . تابعی است و از بهزبن حکیم روایت کند.
-
ابوالمثنی
لغتنامه دهخدا
ابوالمثنی . [ اَ بُل ْ م ُ ث َن ْ نا ] (اِخ ) عبداﷲبن مثنی الأنصاری . محدث است .
-
ابوالمنذر
لغتنامه دهخدا
ابوالمنذر. [ اَ بُل ْ م ُ ذِ ] (اِخ ) هذیل بن حکم . محدث است و محمدبن مثنی از او روایت کند.
-
جلعب
لغتنامه دهخدا
جلعب . [ ج َ ل َ ] (اِخ ) نام کوهی است در حدود مدینه و برخی از شاعران در شعر خود آنرا مثنی آورده اند. رجوع به معجم البلدان شود.