کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مثعنجر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مثعنجر
لغتنامه دهخدا
مثعنجر. [ م ُ ع َ ج َ ] (ع اِ) آنجا که آب بیشتر بود در دریا. (مهذب الاسماء). میانه ٔ دریا و جای ژرف از آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). وسط دریا. (از اقرب الموارد). المثعنجر الماء؛ وسط دریا و آبی که در دریا شبیه آن نباشد. (از محیطالمحیط...
-
مثعنجر
لغتنامه دهخدا
مثعنجر. [ م ُ ع َ ج ِ ] (ع ص ) روان ، آب باشد یا اشک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از محیطالمحیط). روان و جاری از آب و از اشک . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
جستوجو در متن
-
ثعیجر
لغتنامه دهخدا
ثعیجر. [ ث ُ ع َ ج ِ ] (ع اِ مصغر) تصغیر مثعنجر. (دریا و جای ژرف آن ).