کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مثانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مثانه
/masāne/
معنی
کیسهای ماهیچهای در لگن خاصره که ادرار در آن جمع میشود؛ آبدان.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
شاشدان، آبدان
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مثانه
واژگان مترادف و متضاد
شاشدان، آبدان
-
مثانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: مثانَة] (زیستشناسی) masāne کیسهای ماهیچهای در لگن خاصره که ادرار در آن جمع میشود؛ آبدان.
-
مثانه
فرهنگ فارسی معین
(مَ نِ) [ ع . مثانة ] (اِ.) کیسة عضلانی غشایی که ادرار پس از خروج از کلیه ها، در آن جمع می شود.
-
مثانه
لغتنامه دهخدا
مثانه . [ م َ ن َ / ن ِ ] (ع اِ) آبدان و آن جزء از بدن حیوان که در وی کمیز جمعمی گردد. (ناظم الاطباء). کیسه ٔ بول که در شکم می باشد. (غیاث ). آبگاه . کمیزدان . شاش دان . پیشاب دان . بیت البول . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مثانه به شکل بلوطاست هر دو ...
-
مثانه
دیکشنری فارسی به عربی
مثانة
-
مثانه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: čordun طاری: massâna طامه ای: čordun طرقی: massâna کشه ای: massâna / šâšdun نطنزی: massâna /čordun
-
واژههای مشابه
-
مثانة
لغتنامه دهخدا
مثانة. [ م َ ن َ ] (ع اِ) آبدان که جای بول و کمیز باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). جای کمیز اندر شکم . (دهار). کمیزدان . آبدان . (زمخشری ). آبدان و جای بول . (ناظم الاطباء). جایگاه بول از انسان و حیوان . ج ، مَثانات . (از اقرب الموارد). و رجوع به مثا...
-
مثانة
دیکشنری عربی به فارسی
کيسه , ابدان , مثانه , بادکنک , پيشابدان , کميزدان
-
cystoplegia, cystoparalysis
مثانهفلجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی] فلج ماهیچههای دیوارۀ مثانه
-
سنگ مثانه
لغتنامه دهخدا
سنگ مثانه . [ س َ گ ِ م َ ن َ / ن ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حجرالمثانه . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به سنگ کلیه ، سنگ گرده و سنگ شود.
-
سنگ مثانه
دیکشنری فارسی به عربی
حصوة
-
vesicoabdominal
مثانهای ـ شکمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] ← شکمی ـ مثانهای
-
abdominovesical
شکمی ـ مثانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم تشریحی] مربوط به شکم و مثانه متـ . مثانهای ـ شکمی vesicoabdominal