کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مثافنت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
مثافنت
/mosāfenat/
معنی
۱. همزانو نشستن.
۲. [مجاز] همنشینی کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
مثافنت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مثافَنة] [قدیمی] mosāfenat ۱. همزانو نشستن.۲. [مجاز] همنشینی کردن.
-
مثافنت
فرهنگ فارسی معین
(مُ فَ یا فِ نَ) [ ع . مثافنة ] (مص م .) 1 - مجالست کردن ، هم زانو نشستن . 2 - یاری کردن .
-
مثافنت
لغتنامه دهخدا
مثافنت . [ م ُ ف َ ن َ / م ُ ف ِ ن َ ] (ع مص ) مجالست کردن . همزانو نشستن : توقیر علما و تبرک به مجالست ارباب ورع و مثافنت صلحا از ملوک عالم ممتاز گردانیده است . (المعجم چ دانشگاه ص 10).
-
واژههای همآوا
-
مثافنة
لغتنامه دهخدا
مثافنة. [ م ُ ف َ ن َ ] (ع مص ) با کسی نشستن . (تاج المصادر بیهقی ). هم زانو نشستن کسی را. (از منتهی الارب ) (آنندراج ). هم زانو نشستن کسی را و مجالست کردن وی را. (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || کسی را بر چیزی یاری دادن .(تاج المصادر بیهقی )....
-
جستوجو در متن
-
منافثت
لغتنامه دهخدا
منافثت . [ م ُف َ / ف ِ ث َ ] (از ع ، اِمص ) منافثة. هم راز بودن . با یکدیگر محرمانه سخن گفتن . گفتگوی خصوصی با هم داشتن : ... بر یک سریر مسرت استرواح مثافنت و منافثت یافتند. (منشآت خاقانی چ محمد روشن ص 76). هر وقت که یاد کرد لذت منافثت و مثافنت می ر...
-
ممتاز
لغتنامه دهخدا
ممتاز. [ م ُ] (ع ص ) جداشده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ). || برگزیده و پسندیده . منتخب شده . دارای امتیاز و برتری و بزرگواری . (از ناظم الاطباء). برتر. فاضل . افضل . راجح . ارجح . صاحب مزیت . نجیب . مفضل . دارای مزیت . فایق . ...