کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
متین
/matin/
معنی
۱. دارای متانت.
۲. محکم؛ ثابت؛ استوار؛ پابرجا.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. باوقار، جاافتاده، سنگین، موقر
۲. استوار، محکم، پابرجا، رزین
۳. فرهیخته، خلیق ≠ جلف، سبک
برابر فارسی
هشیوار
دیکشنری
composed, demure, dignified, dispassionate, even-tempered, gracious, steady, mild-mannered, potent, sedate, self-possessed, serene, sober
-
جستوجوی دقیق
-
متین
واژگان مترادف و متضاد
۱. باوقار، جاافتاده، سنگین، موقر ۲. استوار، محکم، پابرجا، رزین ۳. فرهیخته، خلیق ≠ جلف، سبک
-
متین
فرهنگ نامها
(تلفظ: matin) (عربی) دارای پختگی ، خردمندی و وقار ، دارای متانت ؛ استوار ، محکم ، از نامها و صفات خداوند.
-
متین
فرهنگ واژههای سره
هشیوار
-
متین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] matin ۱. دارای متانت.۲. محکم؛ ثابت؛ استوار؛ پابرجا.
-
متین
فرهنگ فارسی معین
(مَ) [ ع . ] (ص .) محکم ، استوار، سخت .
-
متین
لغتنامه دهخدا
متین . [ م َ ] (اِخ ) نامی از نامهای خدای تعالی . (مهذب الاسماء). من اسمائه تعالی . (از محیطالمحیط). از نامهای خداوند تبارک و تعالی . (ناظم الاطباء).
-
متین
لغتنامه دهخدا
متین . [ م َ ] (اِخ ) یکی از اسماء رسول صلی اﷲ علیه و علی آله و سلم . (غیاث ) (آنندراج ).
-
متین
لغتنامه دهخدا
متین . [ م َ ] (ع ص ) درشت و استوار. (از منتهی الارب ). استوار. (دهار) (مهذب الاسماء). استوار و محکم . (آنندراج ) (غیاث ). محکم و استوار و سخت و درشت . (ناظم الاطباء).پخته کار. رزین . متقن . مبرم . مستحکم . سخت قوی . سخت نیرومند. استوار. صلب . سخت . ...
-
متین
لغتنامه دهخدا
متین . [ م ِ ] (اِ) بیل . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). و رجوع به میتین شود.
-
متین
دیکشنری فارسی به عربی
رزين , صاحي , هادي
-
متین
واژهنامه آزاد
با متانت، استوار و محکم.
-
واژههای مشابه
-
متين
دیکشنری عربی به فارسی
قوي هيکل , تنومند , ستبر , هيکل دار
-
مَتِينٌ
فرهنگ واژگان قرآن
نيرومندي که هيچ کاري ناتوانش نميکند
-
حبل متین
لغتنامه دهخدا
حبل متین . [ ح َ ل ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رسن استوار : خانه در کوی وفا گیر و بدان که ترا حبل متین معتصم است .خاقانی .و رجوع به حبل المتین شود.